✍ مرحوم شیخ علی آزاد قزوینی
روزی که وارد نجف اشرف شدم و رفتم به مدرسهٔ بزرگ خراسانی - قدّس سرّه - ، ایّام تابستان بود. شب رفتم پشت بام مدرسه بخوابم. جمعیّت زیادی از آقایان طلّاب، پشت بام مدرسه میخوابیدند و بنده هم خوابیدم. نصف شب از خواب بلند شدم و مشغول نماز شب شدم و بعد از نماز شب، وقت اذان صبح شد؛ من هم مشغول اذان گفتن شدم.
ادامه مطلبیافتههایی دربارهی میرزا مهدی بروجردی
شدم ,شب ,نماز ,مشغول ,بام ,هم ,شدم و ,بام مدرسه ,پشت بام ,نماز شب ,مشغول نماز
درباره این سایت